غم، طرب- جوش کرده است مرا
داغ، گلپوش کرده است مرا
زعفران- زار ِ رفتن ِ رنگم
خنده بیهوش کرده است
مرا، حسرت ِ لعل ِ یار میکده ای است که قدح -
نوش کرده است مرا
یک نفس بار زندگی چو حباب
آبله- دوش کرده است مرا
بیدل! از یاد ِ خویش هم رفتم
که فراموش کرده است مرا؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر