یاد تو آتشی است


یاد تو آتشی است که خامش
نمی شود
حق نمک چو زخم، فرامش نمی شود
زین اختلاطها که مآلش
ندامت است، خوشدل 
همانکسی که دلش خوش نمی شود
بوی کباب مجلس تنهایی ام خوش است کانجا
جگر
ز بی نمکی شش نمی شود
.
.
.
.
.
بیدل!
مزیل عقل شراب تعلق است
مست تغافل اینهمه بیهش
نمی شود