نزدیکتر از دوری
موج گل بیتو خار را ماند
صبح، شبهای تار را ماند
به فسون ِ نشاط
خون شده ام، نشئه من خمار را ماند.
بیتو آغوش گریه آلودم
زخم ِ خون-در-کنار را
ماند
محو یاریم و آرزو
باقی است وصل ما
.انتظار را ماند
"بیدل"
از اینجا بشنوید
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر